پیش از تاریخ اولين رفتارهاى فرهنگی انسان در ايران با ساخت ابزارهای سنگى گوناگون در دوران پارينه سنگی آغاز شد، دوران پارينه سنگی شامل سه دوره کهن ، ميانى و نوین مى شود، آثار بدست آمده از اين دوران در ايران بیشتر از دورهٔ پارينه سنگى نوین است که از کاوشگاههايی چون کشف رود خراسان ، لديز سيستان، هوميان کوهدشت و دره هليلان در لرستان و... بدست آمده اند. در اين دوران آدمی افزون بر گردآورى خوراک و شکار بخشی از خوراک خود را ذخيره مىکند، با گذر از دوران پارينه سنگی و فرا پارينه سنگی از حدود دوازده هزار سال پيش ساکنان خاور نزديک از جمله ايران دوره فرهنگى و تمدنى نوسنگى، را آغاز مى کنند. دوران نوسنگى با اهلى کردن گياهان و حيوانات و شکل گيرى نهايى روستا ها همراه بود و تا هزاره پنجم قبل از ميلاد ادامه يافت. در دوران نوسنگی بشر با ساخت سفال ، ايجاد فضاهای معماری و ارتقاء سطح صنعت خود گامی ديگر در ترقی خود برداشت. یادگارهای دوره نوسنگی در ايران از محوطه هايى چون تپه سیلک در کاشان، چشمه على تهران، تپه حصار دامغان، تپه گیان نهاوند، تپه باکون فارس، شهرستان سراب، گودين و گوران و گنج دره در کرمانشاه و شوش در خوزستان و... بدست آمده است. با گذر از دوران نوسنگى ايران همچون سرزمينهاى اطراف خود در آسياى غربى وارد دورانى شد که توليد انبوه فلز، گذر از روستانشينى به شهرنشينى ، استفاده از خط و نگارش و به کار بردن نشانهها ، گسترش بازرگانی، معمارى، بهرهمندى از تاريخ ، ادبيات و هنر از ویژگیهای آن دوران است. بدست آمدن شهرک ویژهٔ ذوب و دستاورد فلز در اريسمان ، ساخت سفالينههای برنگاریده و منقوش و چیزهای دینی و ... گوياى نقش ايران در گردونه رشد و گسترش دانشوارانه، صنعتی و معنوی بشر است. روندى که در آینده با آغاز دوران آهن و ورود گروههای آريايى به پشته و فلات ايران ادامه پيدا کرد. در دوران آهن اوجی ديگر از نیرو و نوآوری و سازماندهى شهرنشینی ايرانى نقش میبندد و یادگارهای باشکوهى همچون زیگورات چغازنبيل، (1250 قبل از ميلاد) معبد باباجان و ... شکل میگيرند. در آغاز هزاره یکم دولتهایی همچون مادها، ايلامىها(ايلام نوین) و ... در جاهای گوناگون ايران ساخته میشوند و به رودررویی با فرمانروایی دستدراز و متجاوز آشوری در میانرودان(بين النهرين) مى پردازند و کم کم براى رودررویی بهتر در برابر فرمانروایی آشورى و دستدرازیهای آنان به ايران بايکديگر در قالب فرمانروایی ماد يکى مىشوند. عیلامیان ظهور دولت عیلام (640 –3200) قبل از ميلاد به عنوان اولين قدرت متمرکز در عرصه فلات ايران (جنوب غربى سرزمين کنونى ايران) آغازى بود براى تأثير فکر، هنر و تمدن مردم فلات ايران بر ساير تمدن هاى اطراف همچون تمدن بين النهرين و مصر، ارتباطى که هميشه با کش و قوس هاى فراوانى همراه بود و گاهى باعث تسلط تمدنى بر تمدن ديگر مى شد. بطوريکه امروزه مى توان آثار تبادل فرهنگى دولت ايلام و ساير اقوام ساکن در کوهستان هاى فلات ايران همچون کاسیها ، لولوبیان، و اورارتو و... را در ميان نقوش برجسته سومرى ها، اکدى ها،آشورى ها، بابلى ها و... در بين النهرين و يا در ميان آثار مکشوفه از شهرهاى کهن شوش ، انشان، دورانتياش، نينوا، بابل و ... مشاهده کرد هرچند در اين دوران تمدنهاى قدرتمند ديگرى همچون تمدن جیرفت و يا تمدن سرزمين هاى جنوب شرقى ايران در شهر سوخته وجود داشته اند و به طور حتم بسيار قدرتمند بوده اند اما به دليل نبود شناخت کافى از ارتباط آنها با ساير تمدن هاى همجوار صحبت هنوز زود است. آثار کشف شده تمدن ایلامیان، در شوش نمایانگر تمدن شهری قابل توجهی است. تمدن ایلامیان از راه دریایی و شهر سوخته در سیستان، با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشده است. عیلامیان نخستین مخترعان خط در ایران هستند. به قدرت رسیدن حکومت عیلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م. است. پادشاهی اَوان یکی از دودمانهای ایلامی باستان در جنوب غربی ایران بود. پادشاهی آوان پس از شکوه و قدرت کوتیک ـ این شوشینک همچون امپراتوری اکد، ناگهان فرو پاشید؛ این فروپاشی و هرج و مرج در منطقه در پی تاخت و تاز گوتیان زاگرس نشین رخ داد. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است. سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بوده. فرهنگ و تمدن عیلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر اثر گذار بوده است. عیلامیان نه سامی نژادند و نه آریایی آنان ساکنان اوليه دشت خوزستان هستند. مهاجرت آریائیان به ایران آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران میزیستند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر میرسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاه ها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بوده است که در پایان دوران نوسنگی (7000 سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا4000 پیش از میلاد ادامه داشته است. شاخههای قومِ ایرانی در نیمههای هزارهی اول قبل از مسیح عبارت بودهاند از: باختریان در باختریه (تاجیکستان و شمالشرق افغانستانِ کنونی)، سکاهای هومکار در سگائیه (شرقِ ازبکستانِ کنونی)، سُغدیان در سغدیه (جنوب ازبکستان کنونی)، خوارزمیان در خوارزمیه (شمال ازبکستان و شمالشرق ترکمنستانِ کنونی)، مرغزیان در مرغوه یا مرو (جنوبغرب ازبکستان و شرق ترکمستان کنونی)، داهه در مرکز ترکمستان کنونی، هَرَیویان در هَرَیوَه یا هرات (غرب افغانستان کنونی)، دِرَنگِیان در درنگیانه یا سیستان (غرب افغانستان کنونی و شرق ایران کنونی)، مکائیان در مکائیه یا مَککُران (بلوچستانِ ایران و پاکستان کنونی)، هیرکانیان در هیرکانیا یا گرگان (جنوبغربِ ترکمنستان کنونی و شمال ایرانِ کنونی)، پَرتُوَهئیان در پارتیه (شمالشرق ایران کنونی)، تپوریان در تپوریه یا تپورستان (گیلان و مازندران کنونی)، آریازَنتا در اسپدانه در مرکزِ ایرانِ کنونی، سکاهای تیزخود در الانیه یا اران (آذربایجان مستقل کنونی)، آترپاتیگان در آذربایجان ایرانِ کنونی، مادایَه در ماد (غرب ایرانِ کنونی)، کُردوخ در کردستانِ (چهارپارهشدهی) کنونی، پارسَی در پارس و کرمانِ کنونی، انشان در لرستان و شمال خوزستان کنونی. قبایلی که در تاریخ با نامهای مانناها، لولوبیانها، گوتیانها، و کاسیها شناسانده شدهاند و در مناطق غربی ایران ساکن بودهاند تیرههائی از شاخههای قوم ایرانی بودهاند که زمانی برای خودشان اتحادیههای قبایلی و امیرنشین داشتهاند، و سپس در پادشاهی ماد ادغام شدهاند. اورارتورها(دولت آرارات- حدود 1270 تا 75 ق م) اورارتو نام تمدنی است که در غرب آذربایجان امروز، شرق آناتولی، و شمال کردستان،احتمالاً اجداد ارامنه وگرجی های کنونی بوده اند و حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد، قدرت گرفت. بیشتر اطلاعات ما از تمدن اورارتو، از نوشتههای آشوری است. قدرت اورارتو آنها را قادر به در اختیار گرفتن تجارت قفقاز و حوزه اطراف دریای خزر میکردهاست. شهرهای اورارتو معماری خاص و شاهانهای دارند که باقیمانده بعضی از آنها در شمال کردستان، حکایت از پیشرفته بودن آن و تأثیرش بر معماری ماد و هخامنشی میکند. زبان اورارتو احتمالاً از زبانهای «هورانی» بوده (که از زبانهای مرده، قفقازی هستند) و نزدیکترین زبان مدرن به آنها، زبان گرجی است. پادشاهان اورارتو در زمان فترت آشور، با گسترش حوزه قدرت خود به شمال بین النهرین و شرق سوریه، عملاً نبض تجارت در منطقه آناتولی و بین النهرین را در دست گرفتند و قدرت گیری آنها تا حدی سبب کاهش قدرت امپراتوری مقتدر و جنگجوی «هیتی» در مرکز آناتولی شد. کلمه اورارتو، ریشه نام کوه آرارات است. سلطنت اورارتو بعد از سالها جنگ و رقابت با آشور، بعد از حمله کیمریها، در اثر حمله قوم ایرانی «سکاها» در قرن هشتم قبل از میلاد، از بین رفت و باقیمانده آن، به زیر قدرت مادها در آمد. هیتی ها هیتیان تمدنی باستانی بودند که به زبانی هند و اروپای صحبت میکردند و یک پادشاهی در آناتولی و میانرودان شمالی و سوریه در سدهٔ ۱۸ پ.م. تا ۱۲ پ.م. تأسیس کردند. هیتیها معروف به مهارتشان در ساختمان و استفاده کردن از ارابه بودند و پیشروان عصر آهن و ساخت مصنوعات از آهن بودند. پادشاهی هیتیایی به سه دوره قراردادی تقسیم شدهاست: ۱ - پادشاهی قدیمی هیتیایی. ۱۷۵۰ ق. م. - ۱۵۰۰ ق. م. ۲ - پادشاهی میانی هیتیایی. ۱۵۰۰ ق. م. - ۱۴۳۰ ق. م. ۳ - پادشاهی جدید هیتیایی ۱۴۳۰ ق. م. - ۱۱۸۰ ق. م. پس از ۱۱۸۰ ق. م. امپراتوری هیتی در چندین دولت-شهر (نوهیتیایی)، مستقل خرد شد. نوهیتیایی، کشورهایی بودند که با زبان لوویان حرف میزدند و در سوریه عصر آهن، پس از سرنگونی امپراتوری هیتی سر بر آوردند و تا اشغال شدن به دست کیمریها بر پا بودند(۱۱۸۰ - ۷۰۰ پیش از میلاد). بین حتیان (Hattians) که زودتر تا آغاز هزاره دوم ق. م. در همان ناحیه ساکن شدند و به یک زبان غیر هندو - اروپایی صحبت میکردند با هیتیان (Hittites) باید فرق گذاشت. کاسی ها : کاسی ها در حدود هزاره سوم پیش از میلاد و پیش از آن از راه قفقاز وارد فلات ایران شدند، از نواحی آذربایجان و طالش عبور کردند و سپس در غرب و جنوب غربی دریای خزر اسکان نمودند و به تدریج به نواحی استان قزوین و همدان آمدند، نخستین بار همدان را ساختند و آن را آکسیان نام نهادند. سر انجام در هزاره دوم پیش از میلاد در نواحی جنوبی تر در لرستان، کوهستانهای شمالی جلگه شوش در لرستان و در حدود استان کرمانشاه در مرز شرقی سوبی گالایان (در حدود جنوب کرمانشاه) ساکن شدند. این منطقه تا پیش از ظهور آنها، در هزاره سوم ق.م بخشی از قلمرو کشور ایلام بودهاست. آنها این منطقه را تا شمال خوزستان تصرف کردند و آن را کاشن نام نهادند در اواسط هزاره سوم پیش از میلاد و در سال ۲۴۰۰ ق.م. در شمال کشور عیلام و جنوب قلمرو کاسیان (درشمال خوزستان و جنوب لرستان) به محلی برمیخوریم که کاشن نام داشت که به عنوان نشانهای از کاسیها است. آنها در جنوب با مقابله کشور عیلام روبرو شدند و در نتیجه به نواحی شمالی کوهستانهای لرستان رانده شدند و نواحی لرستان و همدان را به طور ثابت دراختیار داشتند. جابجایی آنها در فلات ایران در اوایل هزاره سوم پیش از میلاد صورت گرفت. در هزاره سوم پیش از میلاد قدرت مقابله با کشورهای همسایه را نداشتند، در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد کاشن را از اطراف گسترش دادند. کاسیان در سال ۲۱۹۷ ق.م. به بین النهرین حمله کردند و اکد فتح شد. در سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد عیلام بینالنهرین را به تصرف خود درآورد. قلمرو کاسیان در حدود استانهای کردستان (بیت همبان) و آذربایجان (ناحیه آلا بریا در جنوب دریاچه ارومیه) و و بخش شرقی ترکیه آشنوناک (این ناحیه توسط کاسیها مسکون شد و به نام کاسی توپلیاش موسوم گردید)، همچنین در بخش وسطای رود دیاله یعنی نامار (کرمانشاه) (نامرو، ناوار باستانی حاکم شدند). در سال ۱۷۵۰ ق.م. سپاه کاسی به ریاست گانداش از راه دشت ذهاب و شمال استان ایلام برای فتح بابل حمله کرد و بابل فتح شد. سر انجام در سال ۱۷۵۰ ق.م. جایگزین دولت بابل شدند و به سلطنت سلسله حمورابی پایان دادند. حکومت کاسیها (از ۱۲۵۰-۱۷۵۰) بر بابل ۵۰۰ ساله شد.[1] کاسیان بر ایلام نیز مسلط شدند و شوش را مدتها اداره نمودند. در شمال بین النهرین با دولت تازه تأسیس آشور که در اواسط قرن پانزدهم پیش از میلاد در میانههای رود دجله دولت آشور بنیان نهاده شد هم مرز شدند. طبق آثار بدست آمده از هزاره اول پیش از میلاد آنها در نواحی دور دست ماد سکونت کردند. آنهادرنیمه هزاره اول پیش از میلاد تا حاشیه کویر مرکزی وتا نواحی اصفهان و کاشان وحتی نواحی استان تهران و مرکزی پیش روی کردند. آنها در برخی مناطق کشور ماد آینده سکونت کردند و آن را کاردونیاش نامیدند و پس از فتح آن دولت خویش را کاردونیاش نامیدند. آرامی ها مردم سامی نژاد ساکن در سرزمین آرام ( از بین النهرین تا مرتفعات آسیای غربی ) بوده اند. خط و زبان آنها تاثیر بسیار زیادی بر خط پهلوی داشته است. زبان آرامی زبان رسمی پادشاهان هخامنشی بوده است. خط پهلوی نیز از خط آرامی اقتباس شده است. میتانی ها ، سوباری ها ، هوری ها ، لولوبی ها ، تپوری ها و آماردها هم از دیگر اقوام قدیمی ساکن در مناطق مختلف فلات ایران بوده اند.
ا عیلامیها اقوامی بودند که از هزاره چهارم پ. م. تا هزاره نخست پ. م. ، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
نخستین آریاییهایی که به ایران آمدند شامل کاسیها (کانتوها ـ کاشیها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسیها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک میشناسیم. لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند. در حدود 5000 سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی.
مادها در ایران نزدیک 150 سال (708- 550 ق.م) هخامنشیها کمی بیش از دویست سال (550-330 ق.م) اسکندر و سلوکیها در حدود صد سال (330 -250 ق.م) اشکانیان قریب پانصد سال (250 ق.م – 226 م) و ساسانیان قریب چهار صد و سی سال فرمانروایی داشتند.
نظرات شما عزیزان: